زمان تقریبی مطالعه: 35 دقیقه
 

وسایل و ابزار پیامبر





بهترین برنامه برای کمال روح و جسم انسان، برنامه‌ای است که خداوند تنظیم کرده باشد. این برنامه در آداب و رسوم پیامبرانِ بزرگ خدا و اوصیای الهی، متجلی است و کامل‌ترین آنها راه و روش رسول اکرم‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است؛ چنان‌که در سوره احزاب آیه ۲۱، راه و روش آن حضرت، بهترین سرمشق زندگی معرفی شده است؛ به همین دلیل، گردآوری این مطالب از لابه‌لای کتب، اخبار، تاریخ و سیره ایشان، بسیار ضروری به نظر می‌رسد.


۱ - منزل و حجرات همسرانِ پیامبر



پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با اینکه رئیس جامعه اسلامی بود و تمامی امکانات و منابع مالی را در اختیار داشت؛ اما بسیار ساده می‌زیست. نمونه بارز این سادگی، منزلی بود که حضرت و همسران مکرمه‌اش در آن سکونت داشتند. این منزل، وسایل مختصری داشت و در سادگی، مثال‌زدنی بود.
واقدی از عبدالله بن زید هذلی چنین نقل می‌کند: «من، منزل همسران پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را در آن موقع دیدم که آنها را به فرمان عمرو بن عبدالعزیز ویران کردند. دیوار حیاط‌ها از خشتِ خام و هر حیاط، دارای حجره‌هایی از چوب و شاخ خرما بود که میان آنها را گل‌اندود کرده بودند.۹ حجره در فاصله خانه عایشه و درب مسجد ـ که به باب النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) معروف است ـ تا محل خانه اسماء دختر حسن بن عبدالله قرار داشت. بر در این حجرات، پرده‌های مویین سیاهی آویزان بود و بالای این حجره‌ها نیز سفره‌های چرمی یا چادرهای مویین قرار داشت.»

۲ - وسایل خانه آن حضرت



وسایل خانه پیامبر شامل موارد زیر بودند.

۲.۱ - تختخواب


نزد قریش، چیزی دوست‌داشتنی‌تر از تخت نبود که بر آن بخوابند؛ از این‌رو بعد از هجرت و آمدن به مدینه، ابوایوب انصاری، تختی از چوب ساج و لیف خرما برای پیغمبر تهیه کرد که تا وقتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در منزل ایشان بود، بر آن استراحت می‌فرمود؛ اما بعد‌ها که به منزل خود در مدینه تشریف برد، تختی داشت که رویه‌اش از حصیر بود.
[۶] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۴۴۰، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴ش.


۲.۲ - زیرانداز


رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، زیراندازی از پوست داشت که از لیف خرما پُر شده بود؛ اما بیشتر اوقات، عبایش، زیرانداز بستر بود که آن را دولا می‌کرد و بر آن استراحت می‌فرمود.

۲.۳ - رو‌انداز


پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رواندازی داشت که با گیاه خوشبو و رنگین «ورس» یا «زعفران» رنگ شده بود. نوبت هر یک از زنان که می‌رسید، رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن را به خانه‌ وی می‌فرستاد و آن را مرطوب می‌کرد تا بویش پخش شود.

۲.۴ - بالش


بالش ایشان، چرمی و انباشته از لیف خرما بود.

۲.۵ - فرش


آن بزرگوار، حصیری داشت که روزها بر آن می‌نشست و شب‌ها بر آن نماز می‌خواند؛ گلیمی هم داشت که سجاده نمازش بود.

۲.۶ - ظرف‌های منزل


حضرت دو کاسه چوبی و کاسه‌ای هم از آبگینه (شیشه ـ بلور) داشت.
[۱۴] راوندی، نجم‌الدین محمود، شرف‌النبی، ص۳۶۱، تهران، باجک، ۱۳۶۱ش.
این کاسه بلور، هدیه مقوقس، شاه اسکندریه بود که با نقره تزیین شده بود و گفته‌اند که نامش «ریان» بود. کاسه‌ای بسیار بزرگ هم به نام «ریّ» در خانه آن بزرگوار وجود داشت. همچنین، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دو ظرف به نام‌های «سعه» و «مضّبب» و کاسه‌ای برنجی داشت که حضرت به سبب شدت حرارت در آن «حنا» و «وسمه» می‌ریخت و به سر می‌مالید.
[۲۱] راوندی، نجم‌الدین محمود، شرف‌النبی، ص۳۶۱، تهران، باجک، ۱۳۶۱ش.

علاوه بر اینها ظرفی از سفال نیز در منزل بود که پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن وضو می‌گرفت و از آن آب می‌نوشید. اطفال انصار نیز به منزل رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌آمدند و بدون هیچ منعی از آب آن می‌نوشیدند و برای تبرک، از آب آن بر سر و روی خود می‌مالیدند.
[۲۲] راوندی، نجم‌الدین محمود، شرف‌النبی، ص۳۶۱، تهران، باجک، ۱۳۶۱ش.


۲.۷ - ابریق


آفتابه‌ای از روی نیز در منزل بود که استفاده قرار می‌شد.
[۲۳] ‌ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۴۵۶، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴ش.


۳ - لوازم شخصی



لوازم شخصی پیامبر شامل موارد زیر بودند.

۳.۱ - مسواک


حضرت، چوب‌های مسواک‌ تر و خشکی داشت که هر گاه از خواب برمی‌خاست، چه روز و چه شب، پیش از وضو از آنها استفاده می‌کرد.

۳.۲ - شانه


خاتم انبیا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، شانه‌ای از عاج داشت.

۳.۳ - آیینه


نام آینه حضرت «المدله» بود.

۳.۴ - سرمه‌دان


پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هر شب، هنگام خواب، چشمان خویش را سرمه می‌کشید.

۳.۵ - شیشه روغن


رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، روغن لازم برای موهایش را در آن شیشه نگاه می‌داشت.
[۲۹] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۴۵۵، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴ش.
[۳۰] مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ص۸۶، تحقیق محمدعبدالحمید نمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.


۳.۶ - جعبه


آن جعبه‌، «کافور» نام داشت که هدیه نجاشی بود
[۳۱] راوندی، نجم‌الدین محمود، شرف‌النبی، ص۳۶۱، تهران، باجک، ۱۳۶۱ش.
و پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شانه عاج، سرمه‌دان، قیچی و مسواکش را در آن قرار می‌داد.

۳.۷ - عصا


پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دو عصا داشت: عصایی به نام «العرجون» و نیز عصای سر خمیده کوچکی به نام «ممشوق» که طولش نیم متر یا کمی بیشتر بود. ایشان پیاده و سواره، آن را با خود داشت و چون سوار شتر می‌شد آن را به شتر می‌آویخت و گاه با آن، چیزی را از زمین بلند می‌کرد.
[۳۷] راوندی، نجم‌الدین محمود، شرف‌النبی، ص۳۶۲، تهران، باجک، ۱۳۶۱ش.


۳.۸ - چادر


چادر آن حضرت «الکن» نام داشت که به معنای سرپناه است.

۳.۹ - انگشتر


انگشترهای متعددی برای ایشان ذکر کرده‌اند؛ از جمله از امام ششم نقل شده است که پیامبر، انگشتری زرین در دست داشت که آن را به کناری نهاد و انگشتری سیمین برای خود تهیه کرد. همچنین رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، انگشتری از نقره داشت که نگینش هم از نقره بود و گاهی نیز انگشتری آهنی با روکش نقره به دست می‌کرد. همچنین گفته شده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) انگشتری از نقره با نگینی حبشی داشت و نقشش «محمد رسول ‌الله» بود.
حضرت، انگشتری دیگر نیز به دست داشت که نقش آن «محمد رسول‌الله» بود. بعد از ایشان، این انگشتر به دست ابوبکر و پس از او به دست عمر و بعد از وی هم به دست عثمان افتاد. وی ۹ سال آن را داشت تا اینکه هنگام حفر چاه «اریس» در چاه افتاد و گم شد. از امام صادق (علیه‌السّلام) نیز نقل شده است که حضرت، دو انگشتر داشت که نقش یکی «لا اله ‌الا‌ الله محمد رسول ‌الله» و دیگری «صدق ‌الله» بود.

۳.۱۰ - مُهر حضرت


قریش به حضرت گفته بودند که عجم، نامه‌های بدون مهر را نمی‌پذیرد؛ از این‌رو خاتم انبیا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از انگشتر سیمین خود، مهری ساخت که بر آن «محمد رسول‌ الله» در سه سطر، هر کلمه‌ای در یک سطر، نقش بسته بود.

۴ - سلاح‌های حضرت



سلاح‌های پیامبر اسلام شامل موارد زیر بودند.

۴.۱ - شمشیر


سیره‌نویسان برای ایشان، شمشیر‌های متعددی بر شمرده‌اند که از جمله آنهاست.

۴.۲ - ماثور


آن را از پدر بزرگوارش به ارث برد.

۴.۳ - العضب


گفته‌اند که آن، هدیه سعد بن عباده به حضرت در جنگ بدر بود.
قضیب
عون
سه شمشیر نیز به نام‌های قلعی (منطقه‌ای بود که شمشیرش معروف بود)، بتار (بنیاد برانداز) و حتف (مرگ) از غنایم بنی‌قینقاع بود که به ایشان رسید.

۴.۴ - الرسوب


الرسوب یعنی درگذرنده از هر مانع، علی (علیه‌السّلام) این شمشیر و نیز شمشیر مُخَذَّم (بسیار برّان) را از بتکده طی در فلس، غنیمت گرفته و به خاتم انبیا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اعطا کرده بود.
[۶۰] بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۸، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.

المخذم (بسیار بران)
[۶۱] بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۸، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.

صمصامه

۴.۵ - ذوالفقار


مشهورترین شمشیر ایشان است که در جنگ بدر از منبة بن حجاج به غنیمت گرفته شد. حلقه این شمشیر که حمایل از آن رد می‌شد، زنجیرها، قبضه شمشیر، فلز انتهایی نیام و حلقه‌های میانی آن از نقره بود‌. این شمشیر دارای زبانه نیز بود.

۴.۶ - نیزه


حضرت پنج نیزه داشت. دو تا از آنها «مثوی» و «بشنونی» نام داشتند و سه نیزه دیگر را از بنی‌قینقاع غنیمت گرفته بود.

۴.۷ - کمان


برای ایشان ۶-۸ کمان ذکر کرده‌اند که عبارت‌اند از:
زوراء
روحاء
صفراء
کمانی زرد رنگ از چوب نبع بود.
شوحط
این کمان، از چوب شوحط و مشهور به بیضاء بود. حضرت، این کمان را همراه روحاء و صفراء از بنی‌قینقاع غنیمت گرفته بود.
کتوم
این کمان‌ به سبب صدای تیری که از چله‌اش بیرون می‌رفت کتوم نامیده شد و در غزوه احد شکست.
[۷۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۳.
علاوه بر این موارد، پیامبر، حربه‌ای به نام «السغاء» و همچنین نیزه کوتاهی داشت که زبیر از سفر حبشه با خود آورده بود. حضرت، ایام عید، آن را همراه خود به مصلی می‌برد.

۴.۸ - کلاهخود


کلاهخود ایشان، «اسعد» نام داشت. علاوه بر آن، دو کلاهخود دیگر به نام‌های «الموشح» و «ذوالسبوغ» داشتند.
[۸۳] مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، ص۱۶۶، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، بی‌تا، چاپ سوم.


۴.۹ - سپر


یکی از سپرهای حضرت، «الفتق» و دیگری «الزقوق» نام داشت. گفته‌اند که خاتم انبیا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، دارای سپر سفیدی نیز به نام «الموجز» و سپری بود که عکس عقاب یا سر قوچی بر آن بود و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از آن کراهت داشت و به خواست خدا آن عکس محو شد.

۴.۱۰ - زره


حضرت، هفت زره داشت که نام‌های آنها چنین است:
ذات الفضول
این زره از مس بود و به دلیل طول آن به این نام معروف شد. این زره و زره «سعدیه» از عکین قینقاعی بود که در جنگ با بنی‌قینقاع، غنیمت گرفته شد. این زره، دارای سه حلقه نقره‌ای بود؛ حلقه‌ای بین دو دستش و دو حلقه دیگر در پشت سرش. این زره بعد از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دست امام علی (علیه‌السّلام) رسید.
امام سجاد (علیه‌السّلام) که خود این زره را پوشیده بود در وصف آن فرمود: «زره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یک زره‌ یمنی و بسیار ظریف و دارای دو دامنه است؛ اگر می‌بستند به زمین نمی‌رسید و اگر هر دو دامن را می‌گشودند تا زمین می‌رسید.»
سعدیه
از غنایم بنی‌قینقاع بوده و گفته شده است زره داوود نبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در زمان قتل جالوت بود.
فضّه
این زره هم از غنایم بنی‌قینقاع است.
ذات الوشاح
ذات الحواشی
خرنق
بتراء
به این زره به دلیل کوتاهی‌اش، «بتراء» می‌گفتند. گفته‌اند که «فاضله» نیز زره دیگر حضرت بوده است.

۵ - پرچم‌ها



غالب پرچم‌های پیغمبر، سفید بود؛ اما پرچم‌هایی به رنگ زرد و سیاه نیز در لشکر ایشان دیده می‌شد. «لا‌ اله‌ الا‌ الله محمد رسول الله» نوشته پرچم ایشان بود؛
[۱۰۸] ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ‌الاسلام، ص۵۱۵، تحقیق عمر عبدالسلام تدمریَ، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳م، چاپ دوم.
اما مهم‌ترین پرچم، پرچمی به رنگ سیاه و مربعی شکل از جنس مخمل بود که «عقاب» نام داشت.
[۱۱۱] مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، ص۱۶۶، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، بی‌تا، چاپ سوم.
لواء لشکر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز «معلوم» نامیده می‌شد.

۶ - مرکب‌های حضرت



مرکب‌های پیامبر اسلام شامل موارد زیر بودند.

۶.۱ - اسب


اسب‌هایی را برای ایشان بر می‌شمردند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) طبق رسم عرب بر هر یک از آنها نامی نهاده بود که عبارت بودند از:
سکب
اولین اسبی بود که حضرت در مدینه خرید. نام آن «ضرس» بود که پیامبر، نام آن را به سکب (نجیب و تندرو) تغییر داد. پیشانی و دست و پای این اسب، سفید بود و رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با آن در جنگ احد شرکت کرد.
المرتجز
اسبی سفید بود که برای شیوایی شیهه‌اش بدین نام معروف شد. این اسب، همراه سکب، مرکب حضرت در جنگ احد بود.
لخیف
هدیه ربیعة بن ابی‌البراء کلابی به ایشان بود.
لزار
هدیه مقوقس به رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود و حضرت در جنگ‌ها بیشتر بر این اسب سوار می‌شد.
[۱۲۵] راوندی، نجم‌الدین محمود، شرف‌النبی، ص۳۵۷، تهران، باجک، ۱۳۶۱ش.

ظرب
هدیه فروة بن عمر جذامی از عمان بود.
سبحه
ورد
یعسوب

۶.۲ - قاطر


حضرت، سه استر سواری داشت که عبارت بودند از:
دلدل
استری سیاه و سفید که مقوقس به پیغمبر هدیه داده بود. این استر بعد از ایشان، مرکب علی (علیه‌السّلام) در جنگ نهروان بود.
شهباء
هدیه نجاشی به ایشان بود.
[۱۳۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۳۱۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.
[۱۳۶] ابن‌ اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۸، بیروت، دار صادر، ۱۹۶۵م.

فضه (بیضاء)
این استر را که فروة بن عمر فرستاده بود.
[۱۳۷] بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۵، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
[۱۳۸] ابن‌ کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۶، ص۸، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶ م.


۶.۳ - شتر


آن بزرگوار، سه شتر داشت که برای سواری از آن استفاده می‌کرد.
غضباء
سر گوش‌های این شتر، بریده شده بود.
قصواء
جدعاء

۶.۴ - الاغ


پیغمبر، مسافرت با درازگوش را بسیار دوست داشت. آن بزرگوار، دو الاغ به نام «عفیر» و «یعفور» داشت. عفیر را مقوقس، همراه قاطری به نام دلدل به ایشان پیشکش کرده بود و «یعفور» را نیز نجاشی یا فروة بن عمر جذامی به حضرت هدیه داد.
[۱۴۸] بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۵، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
همچنین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شتری بارکش به نام «دیباج» نیز داشت.

۶.۵ - حیوانات شیری


خاتم انبیا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، بیست شتر شیری داشت
[۱۵۰] بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۶، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
که یک مرتبه در منطقه «غابه» هدف غارت راهزنان قرار گرفتند، نُه شتر از همسران حضرت، و «شقراء»، خاص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود که آن را برایش می‌دوشیدند.
[۱۵۳] بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۵، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
این شتران، حناء، سمراء، عریس، بغوم، یسیره و دباء (ریاء) نام داشتند که اهل خانه از شیرشان استفاده می‌کردند.

۶.۶ - گوسفندان


رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هفت گوسفند (بز) داشت به نام‌های: عجوه، زمزم، سقیاء، برکه، ورسه، اطلال و اطراف که ام‌ایمن آنها را به چراگاه می‌برد و برمی‌گرداند.

۷ - موالیان و غلامان حضرت



حضرت، بندگان زیادی داشت که عبارت بودند از:
زید بن حارثه، اسامة بن زید، ثوبان، ابورافع، صالح، سفینه، ابو‌مویهبه، انسه (انجشه و ابامسروح) ابوکبشه، مدعم، فضاله، ابوضمیره، ریاح، ابوبکره،
[۱۶۰] بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۴، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
کرکره، هشام و ابوهند.
حضرت سه کنیز نیز به نام‌های سلمی، خضره و رضوی داشت که آنها نیز آزاد شدند.

۸ - پانویس


 
۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۱.    
۲. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۷.    
۳. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۷.    
۴. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۷.    
۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۵، تحقیق محمد حمید اله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۶. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۴۴۰، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴ش.
۷. طباطبایی، محمد حسین، سنن النبی، ص۱۹۳.    
۸. ترمذی، ابوعیسی، شمائل‌المحمدیه، ص۱۸۸.    
۹. طباطبایی، محمد حسین، سنن النبی، ص۱۹۶.    
۱۰. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۰.    
۱۱. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۲.    
۱۲. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۱۵، تحقیق محمدعبدالحمید نمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۱۳. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۱۵، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۱۴. راوندی، نجم‌الدین محمود، شرف‌النبی، ص۳۶۱، تهران، باجک، ۱۳۶۱ش.
۱۵.ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۶.    
۱۶. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ‌الاسلام، ص۵۰۹، تحقیق عمر عبدالسلام تدمریَ، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳م، چاپ دوم.    
۱۷. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ‌الاسلام، ج۱، ص۵۱۵، تحقیق عمر عبدالسلام تدمریَ، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳م، چاپ دوم.    
۱۸. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۸، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی‌تا.    
۱۹. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۸، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی‌تا.    
۲۰. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ‌الاسلام، ص۵۱۵، تحقیق عمر عبدالسلام تدمریَ، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳م، چاپ دوم.    
۲۱. راوندی، نجم‌الدین محمود، شرف‌النبی، ص۳۶۱، تهران، باجک، ۱۳۶۱ش.
۲۲. راوندی، نجم‌الدین محمود، شرف‌النبی، ص۳۶۱، تهران، باجک، ۱۳۶۱ش.
۲۳. ‌ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۴۵۶، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴ش.
۲۴. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۴.    
۲۵. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۵.    
۲۶. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۸۶، تحقیق محمدعبدالحمید نمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۲۷. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۵.    
۲۸. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۶، ص۷، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶ م.    
۲۹. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۴۵۵، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴ش.
۳۰. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ص۸۶، تحقیق محمدعبدالحمید نمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.
۳۱. راوندی، نجم‌الدین محمود، شرف‌النبی، ص۳۶۱، تهران، باجک، ۱۳۶۱ش.
۳۲. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۳.    
۳۳. طباطبایی، محمد حسین، سنن النبی، ص۱۷۵.    
۳۴. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ‌الاسلام، ص۵۱۵، تحقیق عمر عبدالسلام تدمریَ، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳م، چاپ دوم.    
۳۵. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۶، ص۹، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶ م.    
۳۶. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۸، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی‌تا.    
۳۷. راوندی، نجم‌الدین محمود، شرف‌النبی، ص۳۶۲، تهران، باجک، ۱۳۶۱ش.
۳۸. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۸، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی‌تا.    
۳۹. ابن سید الناس، محمد بن محمد، عیون الاثر، ج۲، ص۳۸۷، تحقیق ابراهیم محمد رمضان، بیروت، دارالعلم، ۱۹۹۳ م، چاپ اول.    
۴۰. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۷.    
۴۱. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۷، ص۱۵۶.    
۴۲. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۷.    
۴۳. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۷.    
۴۴. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ‌الاسلام، ص۵۰۵، تحقیق عمر عبدالسلام تدمریَ، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳م، چاپ دوم.    
۴۵. ترمزی، محمّد بن عیسی، سنن ترمزی، ج۳، ص۲۷۹.    
۴۶. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ‌الاسلام، ص۵۰۶، تحقیق عمر عبدالسلام تدمریَ، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳م، چاپ دوم.    
۴۷. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۶۵۶، بیروت، داراحیاء التراث عربی، ۱۹۹۵ م.    
۴۸. طباطبایی، محمد حسین، سنن النبی، ص۱۷۷.    
۴۹. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۷، ص۱۵۷.    
۵۰. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۸.    
۵۱. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۳۴، تحقیق محمدعبدالحمید نمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۵۲. صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۷، ص۳۶۳، تحقیق عادل احمد عبدالموجود وعلی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۳م، چاپ اول.    
۵۳. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۳۴، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۵۴. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۱، تحقیق محمد حمید‌اله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۵۵. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۳۴، تحقیق محمدعبدالحمید نمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۵۶. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۸، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی‌تا.    
۵۷. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۷.    
۵۸. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۲، تحقیق محمد حمید اله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۵۹. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۲، تحقیق محمد حمید اله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۶۰. بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۸، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
۶۱. بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۸، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
۶۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۷، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۶۳. صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۷، ص۳۶۴، تحقیق عادل احمد عبدالموجود وعلی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۳م، چاپ اول.    
۶۴. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۱، تحقیق محمد حمید اله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۶۵. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ص۱۳۵، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۶۶.ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۷.    
۶۷. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۷.    
۶۸. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۷.    
۶۹. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۱.    
۷۰. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۷.    
۷۱. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ص۱۵۲، تحقیق محمدعبدالحمید نمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۷۲. ‌ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۹.    
۷۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۲، تحقیق محمد حمید اله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۷۴. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۳.    
۷۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۳.
۷۶. ابن‌ کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۶، ص۹.    
۷۷. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۸، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی‌تا.    
۷۸. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۳.    
۷۹. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی‌تا.    
۸۰. ابن سید الناس، محمد بن محمد، عیون الاثر، ج۲، ص۳۸۷، تحقیق ابراهیم محمد رمضان، بیروت، دارالعلم، ۱۹۹۳ م، چاپ اول.    
۸۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۳.    
۸۲. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۵۲، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۸۳. مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، ص۱۶۶، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، بی‌تا، چاپ سوم.
۸۴. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۵۳، تحقیق محمدعبدالحمید نمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۸۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۳.    
۸۶. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۵۳، تحقیق محمدعبدالحمید نمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۸۷. ابن‌ کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۶، ص۹، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶ م.    
۸۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۸، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۸۹. صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۷، ص۳۷۰، تحقیق عادل احمد عبدالموجود وعلی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۳م، چاپ اول.    
۹۰. ابن‌ کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۶، ص۹، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶ م.    
۹۱. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۴۳، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۹۲. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۴۳، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۹۳. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی‌تا.    
۹۴. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۸.    
۹۵. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۸.    
۹۶. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۸.    
۹۷. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۴۹، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۹۸. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۸.    
۹۹. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۳، تحقیق محمد حمید اله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۰۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۸.    
۱۰۱. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۴۲، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۱۰۲. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۴۲، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۱۰۳. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۴۲، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۱۰۴. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۴۹، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۱۰۵. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۲۵.    
۱۰۶. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۶۱، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۱۰۷. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ‌الاسلام، ص۵۱۵، تحقیق عمر عبدالسلام تدمریَ، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳م، چاپ دوم.    
۱۰۸. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ‌الاسلام، ص۵۱۵، تحقیق عمر عبدالسلام تدمریَ، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳م، چاپ دوم.
۱۰۹. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ‌الاسلام، ص۵۱۵، تحقیق عمر عبدالسلام تدمریَ، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳م، چاپ دوم.    
۱۱۰. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۷.    
۱۱۱. مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، ص۱۶۶، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، بی‌تا، چاپ سوم.
۱۱۲. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی‌تا.    
۱۱۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۰۹، تحقیق محمد حمید‌اله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۱۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۱۵. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۲۴.    
۱۱۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۰۹، تحقیق محمد حمیداله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۱۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۱۸. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۰.    
۱۱۹. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۹۴، تحقیق محمدعبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۱۲۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۲۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۴، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۲۲. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۰، تحقیق محمد حمید اله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۲۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۴، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۲۴. لاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۰، تحقیق محمد حمیداله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۲۵. راوندی، نجم‌الدین محمود، شرف‌النبی، ص۳۵۷، تهران، باجک، ۱۳۶۱ش.
۱۲۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۴، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۲۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۰، تحقیق محمد حمیداله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۲۸. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۱۹۲، تحقیق محمدعبدالحمید نمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۱۲۹. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ص۱۹۲، تحقیق محمدعبدالحمید نمیسی، بیروت، دارالکتاب العلمیه، ۱۹۹۹م، چاپ اول.    
۱۳۰. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۲۴.    
۱۳۱. ابن‌ اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۱۴، بیروت، دار صادر، ۱۹۶۵م.    
۱۳۲. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۱.    
۱۳۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۴، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۳۴. مقریزی، احمد بن علی، امتاع‌الاسماع، ج۷، ص۲۲۱.    
۱۳۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۳۱۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.
۱۳۶. ابن‌ اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۸، بیروت، دار صادر، ۱۹۶۵م.
۱۳۷. بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۵، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
۱۳۸. ابن‌ کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۶، ص۸، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶ م.
۱۳۹. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۲.    
۱۴۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۴۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۱، تحقیق محمد حمیداله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۴۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۴۳. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۸، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی‌تا.    
۱۴۴. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۲۵.    
۱۴۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۱، تحقیق محمد حمیداله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۴۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۱، تحقیق محمد حمیداله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۴۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۴، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۴۸. بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۵، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
۱۴۹. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی‌تا.    
۱۵۰. بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۶، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
۱۵۱. صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۷، ص۴۰۷.    
۱۵۲. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۳.    
۱۵۳. بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۵، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
۱۵۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۵۵. ‌ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۳.    
۱۵۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۴، تحقیق محمد حمیداله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۵۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۶، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۵۸. ابن‌ اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۱۵، بیروت، دار صادر، ۱۹۶۵م.    
۱۵۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، چاپ دوم.    
۱۶۰. بلعمی، محمد، تاریخ‌نامه طبری، ج۳، ص۳۱۴، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
۱۶۱. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۶.    
۱۶۲. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۶۷- ۴۸۵، تحقیق محمد حمیداله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۶۳. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۴۶۸، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴ش.    
۱۶۴. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸۴.    
۱۶۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸۵، تحقیق محمد حمیداله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۶۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸۵، تحقیق محمد حمیداله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.    
۱۶۷. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۶.    


۹ - منبع


سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «وسایل و ابزار پیامبر(ص)»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۱۶.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.